آزمونهای باطنی در نظام شمنیزم-تولتک
آزمونهای باطنی
در نظام شمنیزم ـ تولتک
با وجود این که آزمونهای باطنی مقوله ناشناختهای نیست اما تاکنون کمتر به طور محوری به آن پرداخته شده است. به طورکلی جایگاه این موضوع در تعلیمات باطنی، محوری و برجسته است، به طوری که در بسیاری از تعلیمات اصیل باطنی، کارآموز با آزمون به حوزه تعلیم وارد میشود و طی هر مرحله بدون عبور از آزمون مربوطه، ممکن نیست.
در این متن سعی شده بطور گذرا اما محوری نگاهی به موضوع آزمونهای باطنی در یکی از نظامهای باطنی داشته باشیم. امیدواریم این متن در آشنایی با «آزمون به عنوان یک عنصر فنی» و معرفی «جایگاه آن در تعالیم باطنی» مؤثر باشد و در نهایت به شناخت بهتر ما از لزوم آمادگی برای طی آزمونهای باطنی زندگیمان بیانجامد.
آزمونها در اکثر تعلیمات باطنی، به عنوان یک عنصر آموزشی در مسیر پیشرفت کارآموز وجود دارد. یکی از اهدافی که این آزمونها تامین میکنند معلوم کردن میزان تثبیت آموزهها در وجود کارآموز طریق باطنی است و اینکه آیا او ویژگیهای لازم برای انتقال به مرحله بعدی در آموزشها را دارا هست یا خیر؟ طریقت باطنی، مانند سفری طولانی است و قابلیت عبور شخص از یک مرحله آموزش، به معنای آمادگی وی برای ادامه این سفر در سطحی بالاتر است. این آمادگی برای عبور توسط آزمونهای باطنی محک خورده، تایید و تثبیت میشود.
بعضی از امتحانها، تواناییها و قابلیتهای باطنی کارآموز را محک میزنند و بعضی دیگر ممکن است به سنجش آگاهی وی یا ویژگیهای دیگری مانند صلاحیتها و شایستگیهای اخلاقی و رفتاری کارآموز منجر شوند.
از دیدگاهی، آزمونها رقمزننده سرنوشت کارآموز میباشد و عدم امکان عبور از یک آزمون که نمادی از یک مانع طبیعی در مسیر طی طریق معرفت است، منجر به توقف وی تا کسب آمادگی بیشتر خواهد شد (البته در صورتیکه هنوز فرصتی برای این آمادگی بیشتر وجود داشته باشد).
آزمونهای باطنی در نظام تولتک، دارای ویژگی زنده بودن و هماهنگ بودن با جریان هستی و هماهنگی با خط سیر زندگی سالک است و نوع آن با آزمونشونده و ویژگیهای او تناسب دارد.
از دیدگاهی اگر چه عناصر اصلی آزمونها میتواند تعریف شده و ثابت باشد، اما از دید دیگری، امتحانات ممکن است بر حسب شرایط کارآموزان برای یکی لزوم داشته باشد و برای دیگری خیر. همانطور که کتب مربوطه درباره آزمون «پرش به ورطه» (که شرح آن در سطور بعدی خواهدآمد) این دیدگاه به طور گذرا مطرح شده که صرفاً برای کارآموزان مذکر لازم الاجرا است.
برخی از آزمونها
کاستاندا (راوی آموزشهای تولتک) از نخستین روزهای تعلیمش نزد دون خوان، به طور غیرمستقیمی در برابر آزمونهای متعدد قرار میگیرد. یکی از نخستین آنها که در کتاب تعلیمات دون خوان گزارش شده، «یافتن مکان مناسب» است. در این آزمون او میبایست، محل مناسب (مکان دوست) را در محوطه جلوی منزل استادش پیدا کند، راهنمایی روشنی (از نظر خودآگاهی کاستاندا) به او داده نشده است و او روش مشخصی را برای اینکار نمیشناسد. وی سعی خود را میکند و ساعتها به بررسی مکان از دیدگاههای گوناگون میپردازد تا سرانجام در نقطهای به خواب میرود. اگر چه وی خودآگاهانه نتوانسته بود مکان دوست را پیدا کند اما اینکه وی دقیقاً در مکان درست خوابش برده بود نشانهای از این بود که شعور باطنی وی توانسته است مکان مناسب را برای استراحت پیدا کند.
یکی دیگر از آزمونهایی که وی گزارش میکند، در مبحث «یک حریف ارزنده» بیان میشود. این آزمون شامل رویارویی حساب شده کاستاندا با ساحرهای بود که توسط دون خوان برنامهریزی شده تا در این «جنگ اقتدار» کاستاندا به نوعی مجبور شود که تمام دانش و معرفتی را که آموخته برای نجات جان خود به کار بگیرد. طی این رویارویی که نوعی جدال باطنی بوده که روزها به طول انجامیده، اگر کاستاندا آموختههای خود را به کار نمیگرفت ممکن بود که توسط حمله حریف از پا درآید.
دون خوان بعدها توضیح میدهد که این مواجهه چنان جدی است که میتواند شاگرد را یا نابود کند و یا تغییری اساسی در وی ایجاد کند. اگر چه حریف ارزنده در واقع دشمن به حساب نمیآید و در واقع کاملا غمخوار کارآموز است. ماهیت جدی و مخاطرهآمیز این آزمون این امکان را به وجود میآورد که شاگرد در این مقطع راه اساسی زندگی خود را برگزیند. از بعد دیگری، آزمون این است که سالک بایستی بین زندگی سالکانه و دنیای معمولی خود یکی را برگزیند و مواجهه با حریف ارزنده بستر را برای این تصمیمگیری مهم آماده میکند.
شاید یکی از سرنوشت سازترین امتحاناتی که سالک با آن مواجه میشود انتخاب این امر است که به عنوان یک سالک و نه به عنوان انسانی عادی به زندگی خود ادامه دهد. زیرا پیامدهای این دو نوع زندگی بسیار متفاوت بوده و دو راه جدا از هم میباشند. سالک در مرحلهای از زندگی خود به نقطهای میرسد که لازم است انتخاب نهایی خود را انجام دهد. انتخابی که برگشتناپذیر و قطعی است. از شانس و فرصتی که برای این «تصمیمگیری بدون بازگشت» به سالک اعطاء میشود به طور نمادین با عنوان پرنده آزادی یاد شده و گفته میشود که پرنده آزادی یا سالکان را با خود میبرد یا آنها را برجا میگذارد و او هرگز به عقب برنمیگردد.
یکی از برجستهترین آزمونهایی که در این آثار بدان اشاره میشود، آزمون «پرش به ورطه» است. این آزمون شامل پرش سالک به درهای عمیق است. طی این پرش سالک بایستی بدون کمک راهبر، آگاهیش را چنان جابجا کند که بتواند قبل از رسیدن به ته دره به حوزه ناشناخته گام نهد. در صورت عدم توانایی، سالک به کام مرگی عادی که در ته دره ژرف انتظارش را میکشد فرو خواهد غلتید. در این آزمون تمامیت وجود سالک با این چالش روبروست که یا بتواند آگاهیش را به قدر کافی تغییر دهد و یا در صورت عدم توفیق مرگی را که در اثر سقوط به دره دچارش میشود، پذیرا شود. در صورتی که سالک موفق شود که آگاهی خود را به طور مؤثری به کار گیرد ممکن است خود را در مکانی دیگر و یا حتی در جهانهای دیگری بیابد و یا به طرزی مرموز از مرگ حتمی نجات پیدا کند. بدیهی است که اجرای آزمونهای باطنی و از جمله پرش به ورطه بدون حضور حمایت استاد باطنی و عدم رعایت زمان و مکان ویژه آن میتواند به صدمه دیدن کارآموز منجر شود.
به طورکلی کارآموز شمنی در هر قدمی از طریق معرفت، با روبرویی با آزمونها و به چالش کشیده شدن توسط آنها منابع نهانی خود را به کار میگیرد و در صورت دارا بودن آمادگی و قابلیت کافی از آن موانع عبور میکند.
اشاره نهایی: تا اینجا از آزمونهای باطنی در نظام تولتک صحبت کردیم. اما براساس تعالیم باطنی، خداوند از طریق روح الهی که در انسان هست وی را آزمون میکند و رد و قبول هر یک از ما انسانها در گرو این است که به واقع در زندگی بر مسیر روشنایی و نور قدم برداریم.
به عبارتی، آزمونهای باطنی تنها در بستر نظامهای باطنی اتفاق نمیافتد و خداوند به عنوان بزرگترین آزمونگر هستی(۱) و به واسطه شعور درونی هر موجودی در مسیر زندگی وی، آزمونهای گوناگونی را تعبیه میکند که نتیجه رویارویی با این آزمونها، درک میزان آمادگی روحی و میدانی برای بالابردن این آمادگی است.
گذشته از همه اینها، به نظر نویسنده این سطور همه بشریت در زمان حاضر درگیر آزمونهایی بزرگ هستند. با توجه به سلسله نشانهها و از جمله بلایایی که هر روز اخبار آنرا از رسانهها میشنویم واقعه عظیمی که تمامی ادیان و مکاتب از آن خبر دادهاند دور نیست.
وقتش رسیده که هر یک از ما در خلوت خود به این موضوع فکر کنیم که آیا از این آزمون اساسی موفق بیرون خواهیم آمد یا نه؟ و آیا اصولا از اهمیت این آزمون و جدیت آن آگاهیم ؟…
تألیف: امیررضا الماسیان
پینوشت:
۱- و البته ما شما را در مقام امتحان میآوریم تا آنکه در راه خدا مجاهده و کوشش دارد و (بر رنج آن) صبر میکند مقامش را معلوم سازیم و اخبار و اظهارات شما را هم بیازماییم. (سوره محمد ،آیه ۳۱)